ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بنام خدا
بلاخره مهرماه لعنتی تموم شد.اه... انگار یه سال بود گیر کرده بودم مهرماه.نمیدونم چرا افسردگیم خیییییلی بیشتر شد تو این ماه.اصلا حس و حال خوبی نداشتم.با اینکه عاشق پاییزم.چقدر قشنگ شده حیاطمون.برگای طلایی درخت زردآلو حسااابی حیاطمونو خوشگل کرده.اون قسمت انتهای باغچه مون کلی نعنا داریم.انشالله بعد عید یه عالمه نعنای تروتازه دارم.بعد رفتن فرامرز دو هفته ای خونه ی مادرشوهرم بودم.یه روزم رفتیم چهلم مامان جاریم.
یه سوال؟بنظرتون برا جاریم چیزی بخرم برا درآوردن لباس مشکیش؟؟والا جاریم نه عروسیم بهمون شاباش داد با اینکه عالم و آدم به عروس و داماد شاباش میدن.نه روزی که جهازمو بردیم خونمون تشریف فرما شد.ینی همه ی فک و فامیل بودن بجز جاری بنده.حالا تو فکرمه یچیزی براش بخرم فرامرز که اومد یسر بریم خونشون.ولی تصمیم قطعی نگرفتم هنوز.
کلاس آرایشگری رو همچنان ادامه میدم.میتونم بگم تو کلاسمون از همه بهترم.حتی بچه ها چندبار اعتراض کردن به مربی که هوای نسرینو داریو این حرفا.مربیمونم گفته نسرین از راه دور میاد ولی همیشه تمرینشو انجام میده و کارشم از همه تون بهتره شما جونتون درمیره نیم ساعت زودتر بیاین.فعلا یه ماهی نمیرم کلاس.یه آزمون استخدامی ثبت نام کردم وقتی میرم کلاس اصلا نمیتونم بخونم از خستگی و سردرد.دعا کنید فرامرز قبول بشه.فرامرز واجبتره طفلک تو اون شرایط سخت کار میکنه.حتما دعامون کنید.مرسی ازتون